داستان ترسناک عهدبستن باموکل قسمت هفتم
داستان ترسناک چله نشینی برای ارتباط با موکل رحمانی قسمت هفتم ارسالی از مخاطب کانال حکایت ماورایی
داستان ترسناک عهد با موکل رحمانی خادم نور شرط هایی که اگر بشکنی تنها می مانی
داستان ترسناک خادم موکل رحمانی مأموریت هایی که هیچ انسانی برایش آماده نیست
داستان ترسناک عهد با موکل قسمت چهارم حکایت ماورایی
داستان ترسناک عهد با موکل قسمت پنجم و پایانی حکایت ماورایی
داستان ترسناک استاد ماورا و قیطروش موکل سفلی قسمت هفتم و پایانی فصل دوم ارسالی از مخاطب کانال
داستان ترسناک عهد با موکل قسمت سوم حکایت ماورایی
داستان ترسناک نبرد ابومارد قسمت هفتم و پایانی از فصل اول ارسالی از مخاطب کانال
داستان ترسناک فرزندی از نسل داعش قسمت دوم عهدی که در دره سکوت برای نجات پسر نیمه جن بستم
داستان ترسناک ابوطارق ارث ماورایی من با موکلین استاد عهد بستم اما
داستان ترسناک پیدایش و سایه های مرموز قسمت هفتم حکایت ماورایی
داستان ترسناک نبرد ابومارد پادشاه جنیان فصل پنجم قسمت اول
داستان ترسناک پیدایش و سایه های مرموز قبیله سه مادران قسمت هفتم از فصل چهارم
داستان ترسناک عهد با موکل قسمت دوم حکایت ماورایی
داستان ترسناک چله نشینی و نسرداص پری قبرستان قسمت هفتم و پایانی فصل دوم ارسالی از مخاطب کانال
داستان ترسناک هبوط و موجودات تاریکی قسمت هفتم ارسالی از مخاطب کانال حکایت ماورایی
داستان ترسناک شراحیل موکل رحمانی قسمت اول ارسالی از مخاطب کانال حکایت ماورایی
داستان ترسناک سفلی شرور و عهد با پنج پادشاه با توزعان پادشاه پادشاهان اجنه عهد بستم
داستان ترسناک استاد علوم غریبه و جنی بنام سردوخ قسمت هفتم حکایت ماورایی
داستان ترسناک شراحیل موکل رحمانی قسمت سوم ارسالی از مخاطب کانال حکایت ماورایی
پیشخدمت به مدت 7 سال به همان مشتری خدمت می کند نکته نهایی او زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد
در روز تولد من او تولد مرد دیگری را جشن گرفت آرزو کردم از این به بعد برای خودم زندگی کنم
